دبیر ادبیات من

عاقا من قبلنم از دبیر ادبیاتمون براتون گفتم دیگه؟

ایشون عادت دارن سر کلاس برای اینکه جو عوض بشه و بخندیم فحش بدن =|

بعد یه سری که داشت نقشا رو میگفت ، مینوشتیم ؛ معاون اومد صداشون کرد و رفت دم در

ما هم شروع کردیم به حرف زدن و صدامون بالا رفت..

دبیر عزیزمون هم صحبتشون تموم شد اومد گفت : ای سوءاستفاده گر ها ! تا صبح بیشعــورید

حالا دیگه تصور کلاس با خودتون..

امروزم ایشون دید کلاس خیلی بی حاله بلند شد گفت دست چپتونو بزارید رو گوش راستتون ، دست راستتونم از زیرش به سمت پایین خم کنید..

ما فک کردیم میخوان ورزش بدن ولــی..

گفتن حالا با خرطومتون آبو بکشید بالا و خالی کنید رو سرتون

دید هیچکس انجام نمیده و همه دارن میخندن گفت یا انجام بدید یا منتظر هردو اولیای گرامیتون هستم جلسه بعد -__-

جدیم هستن ایشون نمیتونی اصن مخالفت کنی که..

بعله دیگه .. به لطف ایشون فیل هم شدیم((:

تا باشه از این دبیرای خوب که حال همه رو خوب میکنن.. امروز اکثر بچها یا خوابشون میومد یا عصبانی و ناراحت..ولی زنگای بعدی حال هممون خوب خوب شد

شعر گفتما...